روایت معراج پیامبر (ص) در هنر نگارگری از ایلخانیان تا قاجار
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۷۲۶۹۸
به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی ایرنا، نگارگرانی که به تصویرسازی معراج حضرت محمد (ص) پرداختهاند اهداف گوناگونی داشتهاند، به این منظور زبان بصری آنها نه تنها تداوم میراث تصویری، بلکه عامل ربطدهنده تاریخی، سیاسی و مذهبی است.
گاستون ویت، تاریخ نگار معتقد است پرهیز از نقاشی در میان مسلمانان عرب سبب شد این هنر در میان غیر اعراب مانند ایرانی ها، هندی ها، ترک ها ومغول ها فراوان تر باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نخستین نگاره معراج از دوره ایلخانی در کتاب جامعالتواریخ رشیدالدین و معراجنامه ابوسعیدی به جا ماندهاند، این مدارک مصور، شاهدی بر تلاشهای ایلخانیان برای پیوستن به مذهب اسلام است. در دوره تیموری نگارههای معراج، به بخش ضروری از نسخههای خطی با مضمون حماسی، تغزلی و همچنین گلچین اشعار تبدیل و به شکل مستقل نیز در قالب معراجنامه تدوین شد.
معروفترین معراجنامههایی که تاکنون شناسایی شده مربوط به شهر هرات و برای شاهرخ است. در نقاشی معراج مربوط به دوران تیموری جمال پیامبر در هالهای از نور که در آن زمان نشان تقدس بوده و با محاسن بلند به صورت آراسته با توجه به سنت تصویری ایرانیان نشان داده شده است.
در نگارههای معراج در دوره صفوی، چهره پیامبر (ص) با حجاب پوشیده شده است. حجاب چهره از این پس تبدیل به یکی از شاخصههای اصلی شمایل نگاری پیامبر (ص) میشود و همچنان تا دوره شاهطهماسب دیده میشود.
در نگاره معراج اثر سلطان محمد، چهره پیامبر رخ پوش بر چهره و دستار صفوی بر سر دارد و چهره براق آمیزهای از معصومیت فرشتگان و وقار اشراف است و ابرهای درهم پیچیده یاد آور فضای کیهانی است. در نگاره معراج از کتاب حبیب السیر، پیامبر در مرکز اثر و چهرهاش پوشیده است. جهت نگاه تمام فرشتگان به سمت پیامبر است و هر کدام به حکم احترام و خوشامدگویی هدیهای به دست دارند.
نگاره معراج اثر زینتالسادات امامی با الهام از اثر سلطان محمد تصویر شده که حالت روحانی و عرفانی اثر سلطان محمد بیشتر است. به دنبال ورود چاپ سنگی در دوره قاجار به ایران، تصاویری از معراج با استفاده از چاپ سنگی در این دوره خلق شده که با بررسی آنها میتوان نکتههای بسیاری را در ارتباط با تصویرگری داستان معراج دریافت. در بیشتر تصاویر چاپ سنگی فقط چهره پیامبر پوشیده و دارای هاله مقدس است و شخصیتهای دیگر با عمامه یا تاج بر سر مشخص شدهاند.
در نگاره معراج اثر سلطان محمد (اواسط سده دهم هجری) پیامبر سوار بر براق است و تمامی اصول اسب و سوار به زیبایی رعایت شده و انگار براق با بیوزنی در فضا معلق است. در این تصویر همانگونه که در روایات گفته شده، براق کلاه صفوی بر سر دارد و اندام او بسیار قوی و نیرومند نشان داده شده است. رنگ بدنش رنگی شفاف و پاها کمی تیرهتر است و قسمت زیر گلو میدرخشد. تا این دوره و در این نسخهها نشانی از ظهور تصویر بال برای براق به چشم نمیخورد.
تصویر پیامبر که صورت مبارکش با نقاب سپیدی پوشیده شده است، سوار بر بُراق و در میان خیل کروبیان - پانزده فرشته - نمایانده شده است و جبرئیل در حال راهنمایی، پیشاپیش بُراق در پرواز است. ترکیب بندی این اثر به صورت مارپیچی گسترده است که از پایین سمت راست کار شروع میشود و تا به فرشته قرار گرفته در پشت بُراق ختم میشود. در نقطه مرکزی و مرکز ثقل این مارپیچ، حضرت رسول سوار بر براق تصویر شده است که با انوار طلایی شعله ور گرداگرد حضرت و بُراق، تشخصی جداگانه یافته است. چنین شعلههایی گرداگرد سر جبرئیل نیز قرار گرفته است و در سینی و قندیلی نیز که در دست دو فرشته دیگر است دیده میشد، و فرشتگان به استثنای جبرئیل، همگی از این هاله تقدس عاریاند. ماه در پایین سمت راست آسمان نقاشی شده است و ابرهای سپید پیچان و انبوه، گرداگرد ماه را تا نیمه آسمان پوشانیدهاند و در آسمان بالای سر حضرت رسول، ستارههای متعدد طلایی رنگ دیده میشود.
بدیهی است یکصد سال فاصله میان این دو نقاشی، تجربهها و خلاقیتهای تازهای را حاصل داده است و چنین قیاسی چندان منصفانه نیست، اما حالت بسیار زنده و سراسر لطف نگارگری سلطان محمد، نه تنها در قیاس با معراج نامه تیموری که با هر اثر دیگر قرن دهم هجری قمری، تفاوت آشکار دارد. از میان نمونههای مشابه دیگر میتوان به نگارگری معراج حضرت رسول در نسخه دیگری از خمسه نظامی متعلق به سال نهصد و یازده هجری قمری، اشاره کرد.
از مهمترین نمونههای معراجنگاری در ایران، نسخههای مربوط به دوره تیموری و مکتب هرات است که از شاخصترین آنها میتوان به نسخه معراجنامه شاهرخ تیموری اشاره کرد که به خط اویغوری است. نسخه مهم دیگر در این مکتب، نسخه مخزن الاسرار نظامی (اوایل سده دهم هجری) است. در بخش پایین این نگاره خانه کعبه و کوههای اطراف آن تصویر شده و پیامبر سوار بر براق لابهلای ابرهای پیچان طلایی در حال حرکت است و فرشتهها به صورت بیضی دورتادور پیامبر حلقه زدهاند.
منابع
بررسی نقاشی های معراج حضرت پیامبر(ص) درکشورهای اسلامی از دیرباز تا به امروز /زهراخداداد و مرتضی اسدی
مقاله آیدین آغداشلو هنرمند نقاش و پژوهشگر تاریخ هنر در شماره ۳۲۵ نشریه بخارا
برچسبها نگارگری ایرانی هنرهای تجسمی دوره قاجارمنبع: ایرنا
کلیدواژه: نگارگری ایرانی هنرهای تجسمی دوره قاجار نگارگری ایرانی هنرهای تجسمی دوره قاجار اثر سلطان محمد نگاره معراج معراج نامه سوار بر ب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۷۲۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) «قبرستان ممنوعه تهران» کجاست و مدیریت آن با کیست؟
قبرستان ممنوعه تهران، که با نام قبرستان دولاب نیز شناخته میشود، یکگورستان قدیمی مربوط به مسیحیان است. در واقع این قبرستان باغی بزرگ در اتوبان شهید محلاتی، بین خیابانهای شهید رضایی و مستفیذ است که در میان اهالی به نام قبرستان «دولاب» شناخته میشود. این گورستان محل دفن مسیحیان کشورهای فرانسه، ایتالیا، روسیه و لهستان است که در سالهای دور در ایران زندگی میکردند و در این کشور نیز از دنیا رفتهاند. تعدادی از این افراد سرباز و بخشی دیگر افراد غیرنظامی بودهاند که در بین آنها اشخاص مشهور نیز دیده میشود.
به گزارش همشهری آنلاین، افرادی که در این قبرستان به خاک سپرده شدهاند، ملیتهای مختلفی دارند. ملیت هر فرد با یک پرچم بر روی قبر مشخص شده است. بر روی سنگ قبرها نیز علائمی چون صلیب یا تصویری از یک بانوی غمگین دیده میشود. افرادی که در این قبرستان آرمیدهاند، سربازان گمنام روسیه و لهستانیهایی هستند که در جنگ جهانی دوم در راه برگشت به وطن جانشان را از دست دادهاند. تعدادی از قبرها نیز مربوط به کنتهای فرانسوی، شاهزادههای گرجی و پزشکان دربار قاجار و پهلوی است. افراد مشهوری مانند «اوانس اوگانیانس» اولین کارگردان سینمای ایران و موسس اولین مدرسه بازیگری در ایران، «شاهین سرکیسیان» موسس تئاتر مدرن در ایران، «کنت دو مونت فرت» اولین رئیس پلیس ایران، «ولادیسلاو هورودکی» معمار اهل لهستان، «ولادیمیر گاردایستکی» معمار ایستگاه راهآهن تهران، «آلفرد ژان بانیست لومر» موسیقیدان نظامی فرانسوی مربوط به دوران ناصرالدینشاه قاجار که نخستین سرود ملی ایران را ساخت، «دکتر کلوکه» پزشک فرانسوی محمدشاه قاجار و «دکتر تولوزان» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که از جمله اقدامات او در ایران میتوان به بهداشت عمومی و تشکیل مجلس حفظالصحه اشاره کرد.
اولین قبر متعلق به پزشک مخصوص درباراین محدوده در گذشتههای دور زمین کشاورزی بود که بعدها تبدیل به قبرستان شد. اولین فردی که در این منطقه به خاک سپرده شد، دکتر «کلوکه» پزشک اختصاصی محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار بود. «کلوکه» در سال۱۸۵۵ در این خاک دفن شد. بعدها دکتر تولوزان، یکی از پزشکان فرانسوی دربار قاجار، زمینهای این منطقه را خرید و آن را به گورستان مسیحیان مقیم تهران تبدیل کرد. بخشهای مختلف این گورستان توسط سفارتهای فرانسه، ایتالیا و لهستان خریداری شد و اکنون آنها این محل را مدیریت میکنند.
قبرستان دولاب بیش از ۷۵ هزار مترمربع مساحت دارد و دارای ۵ بخش مختلف است. هرکدام از این بخشها ورودی جداگانهای دارند. در میان قبرستان نیز یک خیابان وجود دارد که این ۵ بخش را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکند. سه بخش کاتولیک، ارتدوکس و ارامنه گریگوری در قسمت شرقی و دو بخش ارامنه کاتولیک و آشوریهای کلدانی در قسمت غربی قبرستان دولاب قرار دارد. بزرگترین بخش قبرستان دولاب مربوط به ارامنه است که حدود ۴۴ هزار مترمربع را در برمیگیرد. اغلب افرادی که در این بخش مدفون شدهاند، ارامنه ایرانی هستند که در بین آنها افراد نامی و سرشناسی چون شاهین سرکیسیان، آرام گارونه، اسرائیل ساهاکیان، زورا ساگینیان، مارکار قارابگیان، نیکلای لاوری و نیکوکاران درمانگاه خیریه آودیسیان دیده میشوند. قدیمیترین سنگ قبر این بخش مربوط به سال ۱۳۷۵ است. پس از آن تدفین در این قبرستان از طرف شهرداری تهران ممنوع اعلام شد.
ترسناکترین بخش قبرستانمسیحیان ارتدوکس در بخش ارتدوکسهای قبرستان دولاب دفن شدهاند که از مشهورترین آنها میتوان به نیکولای مارکف معمار و آنتوان سوروگین عکاس اشاره کرد. این افراد هر دو روسی بودهاند و اصالت گرجی داشتند. در قسمت ورودی این بخش یک آرامگاه دیده میشود که با معماری گرجی و به شکل کلیسا ساخته شده است. این آرامگاه به مینادورا خوشتاریا، همسر آکاکی خوشتاریا تعلق دارد. آکاکی خوشتاریا تاجر گرجی است که امتیاز استخراج نفت شمال ایران را از دربار قاجار دریافت کرده و در این منطقه مشغول فعالیت بود. همچنین قسمت دیگری از قبرستان دولاب، که با عنوان ترسناکترین بخش شناخته میشود، مربوط به ۲۶ مهندس ایتالیایی است. مهندسین معدنی که در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ در ایران کار میکردند و همینجا جان خود را از دست دادند. قبرهای این افراد در زیرزمین و لای دیوارها قرار دارد و سنگ قبر آنها نیز به صورت ایستاده دوتادور این دیوارهای نصب شده است.
در واقع برای ورود به این بخش باید از میان مردگانی ایستاده عبور کنید که کمی ترسناک است. از سوی دیگر حدود ۱۴هزار و ۲۰۰ مترمربع از قبرستان متعلق به کاتولیکهاست. در این بخش قبر افراد مشهوری چون دکتر کلوکه، دکتر جمشید اعلم و ولادیمیر گاردایستکی دیده میشود. اکنون قبرستان ممنوعه توسط سفارتخانههای مربوطه مانند روسیه، لهستان، فرانسه و شورای خلیفهگری ارامنه مدیریت میشود. یک خانواده در این قبرستان زندگی میکنند که نگهبانی از قبرستان را بر عهده دارند.
سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟